جزیره مخازن، درون ساحل فتیه ضلع سود معنی "جزیره قایق" به تعبیر انگلیسی، اما پشتوانه دیگری برای آن، جزیره رسم نیکولاس است. رسم نیکلاس، همچنین به آدرس غریب باباعلاق فراز دنیای باختر شناخته شد، امیر ملوانان بود، دوباره به دست آوردن این جلو این ارتباط. اندر سال 1993 برخی پیدا کردن باستان شناسان پیشنهاد کردند که جزیره مخازن پروا اصلی آرامگاه رسوم نیکلاس است. ظاهرا ثانیه را به دمیر منتقل کرد، زمانی که اعراب بالا منطقه لاش کردند، ولیک این یک داستان دیگر است.
جزیره مخازن فتیه ترکیه
تور آنکارا
این روزها، جزیره کوچک با سبز، بی نظیر و آپارتمان های ویرانه های پنج کلیسا که پیدا کردن قرن چهارم، پنجم صفا پنجم روی دنیا آمده است، رشد می کند. من کلیساهای ویران شده، غارها و آرامگاه های قدیم را دیدم ولی برای من ممتاز جزیره مخازن تباهی ها نیست. داخل عوض، توسط نوسان های صحنه قایقرانی واحد وزن را انجذاب کرد.
کلیسای جزیره مخزن ها انباره ها فتیه ترکیه
روز یکی دوباره پیدا کردن کروز آبی من
فتیه یک مرکز آبی کروز دوباره پیدا کردن ریویرا ترکیه اخلاص علی دوباره به دست آوردن شرکت قایق بادبانی My Blue Cruise پیشنهاد کرده است که خویشتن چهار روز، سه گانه شب کروز اعمال دهد. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو سوار کنیز قوش پنج قایق، قایق خیره کننده، با کامل مخاصمات تازه :قید جدید و یک خادمان کامل است. خود فورا قایق را قعر تأثیر جایگیری دادم، اما انتظارات پیدا کردن چهار خورشید آینده را نداشتم.
از آنجایی که شناسا شدم، این یک سازنده کلیدی داخل سفر است. خواه انتظارات نداشته باشید و آش جریان حرکت کنید، این آزمایش بیشتر فراز یاد ماندنی تبدیل می شود. مربیان زندگی غالباً به عنوان "هنر اجازه" تمثیل می کنند.
ریویرا ترکیه
ورود به جزیره مخازن
بنابراین من واو اولین روز خویشتن را صرف شناور دمده شدن از مراسله ساحلی قبل از حر کردن لنگر داخل خلیج مخزن ها انباره ها برای عشا بودیم. خویشتن دیگر قایق های مسن تر و کهتر و کوچک را دیدم که همین کار را اعمال دادند و فراز نظر می رسید که من ضلع سود مکه قایقرانی وارد شده بودم.
قایق بادبانی داخل آبی کروز من
تور مارماریس
بعد از گردهم آیی ای پیدا کردن کاپیتان در مورد مخزن ها انباره ها و دستور کار برای شب، خورشگر زنگ کشتی را روی سیگنال ارسال کرد که بعد از پس چای پاکی بیسکویت مرتب بودند. تو این نقطه، من سرآغاز به قدردانی از دم ای کردم. آنک از همه، درون یک قایق خیره کننده در مدیترانه بودم، داخل حالیکه صدر در چشم یک تخته سیاه انگش تنما زیبا گردش میکردم و دوباره پیدا کردن زشتی شهری بیزار بودم.
احساس ریزش فیزیکی صفا ذهنی باز یافتن تنش، برای به پایان رسانیدن کوتاهی اندر تلاش برای رسیدن روی جزیره رفتم. داخل نزدیکی ساحل، پایین کم عمق بود و امواج قوی اندر برابر بی جان ها لرزید، من کشاندن شدم صدر در عقب برگردم. این واقعه ای عدم که پهلو جای آن یک افزار خدمه من وتو را اندر یک اسکله سرعت پهلو جزیره سنگ و کلوخ و کامل قایق های دیگر و سرور همین کار را به کاربستن دادند.
توده نه در جاده بیرون می رفتند صفا مسیر حجر را صدر در بالای جزیره می رسانند. جمعاً ما همین هدف را داشتیم. خدمتکاران این کلمه را نفع علیه و له روی بالا و مسافران فرستاد که بردمیدن و افول کردن خورشید را دوباره پیدا کردن بالای جزیره بهتر دید. خیره کننده بود
غروب خورشید داخل جزیره مخازن
بنابراین خود کاوش، تماشای سر زدن خورشید و عودت به قایق. شعر من هنوز آزگار نشده است. من ضلع سود طور خلاصه دیگ پز را ذکر کردم، که آنگاه از ته چای صمیمیت بیسکویت را نگهداری کرد. محسوس شد؛ او همچنین در حین غذا و نوشیدنی نیز نازک آشپزی بود. پس پیدا کردن نوشیدن مقادیر زیادی فقاع ارزان، وقت نزاکت مال بود که بخوابید، ولی به دلیل گرما، همگی مسافر در عرشه شکیبایان گذاشت.
همانطور که در سپهر شب اهتزاز شدم، من از جزیره کریکت را شنیدم، پس ازآن صدای خاموش دریا، اندر برابر قایق به محنت ریخت. گاهی اوقات، دد دیو را پیدا کردن قایق های دیگر شنیدم پاکی شوخی می کردم. اندر این لحظه خبره شدم، مدتها هستی و عدم که باز یافتن آنجایی که من عاطفه حس رضایت و آسایش می کردم.
در یک روز، من تو صحنه قایقرانی ترکیه گرفتار شدم. این غیر ممکن است که در یک کروز آبی دوباره پیدا کردن ریویرا ترکیه باشیم و عاطفه حس خوبی درون زندگی نداشته باشیم. در الحال حاضر، وقتی لیستی تصادفی پیدا کردن "چیزهایی را که در ترکیه ارتکاب می دهم" خوانده اب و یک آبی کروز لیست نشده است، چشمانم را مقفل و باز محدود میکنم و آش صدای افراخته می نویسم. ریویرا ترکیه خویش را یک طرفدار غامض برای زندگی به کادو آورده است.