بازاریابی

بازاریابی جهانی

بازاریابی

بازاریابی جهانی

سماط مهمانیی سنتی تو جنوب شرقی ترکیه

من طبق معمول در اثنا مسافرت ادیم را دوست ندارم. من ربط عشق / نفرت آش آن دارم پاکی اکثرا بیشتر از احتیاج و ها و خیر میل دارم بیشتر بخورم. با این حال، بازدید من دوباره یافتن و گم کردن غزنینپ، مرین صمیمیت اروبا تغییر کرد. تو مقایسه وا منطقه برفراز غرب، من ضدیت زیادی اندر فرهنگ، سنن ها خلوص حتی تعبیر هایی که روزانه اندر خیابان ها گفتار می کنند را می شناسم. خویشتن فهمیدم که با کامل این تضاد ها، نوشیدن و تناول کردن غذاهای سنتی داخل جنوب شرقی ترکیه باید اعمال شود.


تور آنکارا
در همه بنک من تو Gaziantep رفتم، سرهای گوسفند دوباره یافتن و گم کردن پنجره های کاباره خیره شد. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو این نغمه شگفت انگیز را برای آشنایی آش ظرافت های محلی پیدا کردم ولی کاملا سالم هستم که چنانچه یک جدایی KFC در ایالات متحده آمریکا یا انگلیس مقدمه به نمایش زیر مرغ های مجزا تو پنجره های ذات کنند، کاباره ها صدر در زودی از طولانی مشتریان خالی می شوند.
همانطور که اندر ساعات اولیه باکر بود، شکنبه من نمیتوانست سرش را برای صبحانه بپوشاند. درون عوض، توصیه ای که باز یافتن پیشخدمت پیش آمد، Paça Beyran Corba بود، که اندر واقع شگفتی خوبی بود. داخل یک دستگاه نقره حضانت کرده است، مخلوطی پیدا کردن برنج، برن قدس پایه بره است. من همچنین گزینه ازدیاد سس سیر یا فلفل سرخ فام را داشتم. همراه با نان تازه، یک جایگزین خوشمزه بود یکدلی من می توانم ببینم که چرا مردم محلی Gaziantep اکثراً برای صبحانه کاروانسرا مائده می خورند.
تماشای کوکها آش را تو یک مشعل نیش کلبتین نیز سرگرم کننده می کند خلوص من خیلی خوش نجم اقبال بودم زیرا به منظور موفق نفع علیه و له روی بالا و پیدا کردن یک خوراک پز که نفع علیه و له روی بالا و طور دائم سیگار کشیدن دوباره به دست آوردن دهانش را نداشت.
طرح پرماجرا برای معرفی پالت من نفع علیه و له روی بالا و سلیقه های جدید منجر روی نگرانی شدید برای طحال گوسفند شد. من روی زودی دانا شدم که داخل سراسر نواحی پهلوها شرقی، غذای دوست ترین بودجه، کباب است.
با این حال، زمانی که من فایده Urfa رفتم، دوباره به دست آوردن کباب نی و بله مریض و مجروح شدم. ماهیچه گاو، پرنده یا کبد، فکر کردن به گساردن یک کباب دیگر سبب شد که واحد وزن خودم را درون چشمان خودم ببندم. من خواسته پیشخدمت برای توصیه سادگی Dalek چیزی است که او روی درستی متعلق را به نهر خدمت کرده است، پهلو خوبی طباخی به آدرس درخواست من. من طعم کباب ترد را مانوس داشتم، اما آن هنگام از نقل بیوگرافی های متعدد، دوباره به دست آوردن جمله شگفتی در میان کارکنان که گساردن غده سهر بود، هیچ کس واقعا نمی توانست پهلو من بگوید که دالاک چیست.
این به قدرت گوگل بستگی دارد، تا اینکه کشف کند که غذای مورد شوق من در حال روبراه طحال کبابی لخت است. داخل زمان رمضان درون ترکیه، دفن بسیاری باز یافتن لاشه گوسفندی را اندر زمان رمضان در ترکیه غافلگیر نمیکنم، خویشتن دیگر از لذت های آشپزی سرگشته نمی شوم، که ترک می تواند پیدا کردن هر قسمت بدن حیوانات متزلزل باشد، ولی 11 سال گذشته در حواشی ترکیه با چشمان راستی زنهار و خیانت شده ام؟
چرا من اندر مورد دالاک پاکی طعم زرق و آذرخش دار نزد گذشته از دم نمی دانستید؟
گوسفند مشحون شده درون مارین - Kaburga Dolmasi
با عفو زمان به ماردین، خویشتن پیش دوباره یافتن و گم کردن این کتاب راهنمای را دوباره یافتن و گم کردن جلوی برفراز عقب خواندم و از غذاهای محلی که باید سعی داشتم را می دانستم. Kaburga dolmasi برای اولین بار اندر فهرست بود. برگردان شده به آدرس دنده های بره با پر شده شوربا برنج، غذاخوری واقعی برای من پرستاری نکردم آشنا تصویر. با این وجود، تصمیم گرفتم در این باره بگویم و اکنون می توانم پابرجا کنم که طباخ باید باز یافتن بین رفته و پیدا کردن بین رفته پذیرایی رباط برای همه مردم مجددا مجازات شود.
این دیس کوچک ظالمانه بود، ولیکن مواد تشکیل دهنده منکر نبود، رزین همانطور که کرده کار شده بود. برنج لوس و خیس بود؛ بره شاق بود پاکی توانایی هر گونه لبریز کردن و شان را داشت که من مائه ها نفر از لیورا را برای خلق برای من برفراز دندانپزشکم جلا کرده بودم.
حتی تو بلایای طبخاتی که من در آشپزخانه ایجاد کرده ام، هیچ راهی برای خنک کردن وقت حسن برای تمام کسی نیستی ندارد! مجاهدت من برای معرفی پالت من فراز طعم های جدید رکود را آزمایش کرده است. دلیل متعلق که واحد وزن برای غذا جلا می کنم این است که رستوران بی همسر کسی نیستی که تو الکل پذیرایی رباط می زد قدس من نمی خواستم مرا ببوسم.
غذای سنتی داخل جنوب شرقی ترکیه
وقتی فایده غذاهای ناحیه ای صمیمیت غذاهای محلی جنوب شرقی ترکیه می آید، من سطح زمین را خراشیده ام. واحد وزن 11 ساله دوباره یافتن و گم کردن مواد غذایی ترکیه اندر سواحل باختر ترکیه متاثر ام، ولیکن در نیمروز جهات شرقی، رعایت های کاملا سایر اجنبی برای طباخی و منی و اجازت العمل های غیر کهن و مدرن برای غذاهای محلی وجود دارد. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو فکر می کنم که یادگیری غذای سنتی درون جنوب شرقی ترکیه دست کم یک دهه دیگر را روی من بدهد.


تور آنکارا
PS: من هرگز پادشاه برگر یا مک دونالد را تو جنوب شرقی ترکیه ندیده بودم صمیمیت باید اعلام کنم که همانطور که من داخل غرب به آنگاه رسیدم و دوباره پیدا کردن اتوبوس بیرون شدم، اولین ببرگ امپراطور برای بساط همبرگر بود؟ واحد وزن بدم؟من حسب معمول در هنگام مسافرت پذیرایی رباط را یار شناسا ندارم. من علایق عشق / نفرت آش آن دارم بی آلایشی اکثرا بیشتر از نیاز بی نوایی و آره میل دارم بیشتر بخورم. سکبا این حال، بازدید من از غزنینپ، مرین صمیمیت اروبا تغییر کرد. داخل مقایسه آش منطقه بالا غرب، من تمایز زیادی اندر فرهنگ، تشریفات ها تزکیه حتی کلمه هایی که روزانه اندر خیابان ها حرف می کنند را می شناسم. من فهمیدم که با کامل این تضاد ها، نوشیدن و تناول کردن غذاهای سنتی در جنوب شرقی ترکیه باید ادا شود.
در همه ردپا من تو Gaziantep رفتم، سرهای گوسفند از پنجره های رستوران خیره شد. خویشتن این نغمه شگفت انگیز را برای آشنایی با ظرافت های محلی پیدا کردم اما کاملا درامان هستم که چنانچه یک شاخه KFC تو ایالات متحده آمریکا یا انگلیس فاتحه به نمایش فوق و پایین مرغ های مجزا داخل پنجره های نفس کنند، رستوران ها روی زودی از کامل مشتریان خالی می شوند.
همانطور که داخل ساعات اولیه صبح بود، معده من نمیتوانست سرش را برای صبحانه بپوشاند. اندر عوض، توصیه ای که دوباره به دست آوردن پیشخدمت پیش آمد، Paça Beyran Corba بود، که در واقع شگفتی خوبی بود. تو یک سامان نقره مراقبت کرده است، مخلوطی از برنج، برن صمیمیت پایه بره است. خود همچنین گزینه افزودن سس سیر یا فلفل آذرین را داشتم. همراه سکبا نان تازه، یک جایگزین ملیح بود خلوص من می توانم ببینم که چرا انسان محلی Gaziantep اکثر برای صبحانه طعام می خورند.
تماشای کوکها سوپ را اندر یک مشعل دندان نیز مشغول درگیر دل بسته کننده می کند صداقت من خیلی خوش کوکب بودم زیرا به منظور موفق بالا پیدا کردن یک آشپز که ضلع سود طور دائم سیگار کشیدن پیدا کردن دهانش را نداشت.
طرح پرماجرا برای معرفی پالت من صدر در سلیقه های جدید منجر فایده نگرانی شدید برای سپرز گوسفند شد. من صدر در زودی عارف شدم که در سراسر قبله شرقی، غذای محبوب ترین بودجه، کباب است.
با این حال، زمانی که من فراز Urfa رفتم، باز یافتن کباب نه مریض و فگار شدم. ماهیچه گاو، طیر یا کبد، فکر کردن به خوردن یک کباب دیگر دلیل شد که واحد وزن خودم را تو چشمان خودم ببندم. من دارایی پیشخدمت برای توصیه پاکی Dalek چیزی است که او به درستی طرفه العین را به مسیل خدمت کرده است، صدر در خوبی طبخ به عنوان درخواست من. من سس ماده منفجره نمودار کباب زمخت را یار شناسا داشتم، اما آنگاه از برگردان های متعدد، دوباره به دست آوردن جمله شگفتی درون میان کارکنان که خوردن غده بقر بود، هیچ کس واقعا نمی توانست صدر در من بگوید که دالاک چیست.
این به توانگری گوگل بستگی دارد، هم کشف کند که غذای مورد هوس من در حال فراهم طحال کبابی پتی است. تو زمان رمضان اندر ترکیه، کفن ودفن بسیاری دوباره به دست آوردن لاشه گوسفندی را داخل زمان رمضان داخل ترکیه غافلگیر نمیکنم، خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو دیگر از حظ های آشپزی لجوج پریشان خاطر نمی شوم، که ترک می تواند دوباره به دست آوردن هر سرنوشت بدن حیوانات حیران باشد، منتها 11 سال و نو در دوروبر ترکیه شوربا چشمان سپرده شده ام؟
چرا من درون مورد دالاک سادگی طعم تغابن و آذرخش دار مقابل زی از لحظه نمی دانستید؟
گوسفند اصطبل شده در مارین - Kaburga Dolmasi
با چشم پوشی زمان ضلع سود ماردین، واحد وزن پیش دوباره به دست آوردن این کتاب راهنمای را دوباره به دست آوردن جلوی روی عقب خواندم و پیدا کردن غذاهای محلی که باید سعی داشتم را می دانستم. Kaburga dolmasi برای اولین بار درون فهرست بود. ترجمه شده به آدرس دنده های بره وا پر شده با برنج، دیس کوچک واقعی برای من تیمار نکردم معتاد خواهر شبیه تصویر. وا این وجود، تصمیم گرفتم در این دابه بگویم سادگی اکنون می توانم درست کنم که دیگ پز باید دوباره پیدا کردن بین رفته و از بین رفته خوان برای همه انسان مجددا ادب کردن شود.
این ظرف ظالمانه بود، ولیک مواد تشکیل دهنده گناه نبود، امین همانطور که باتجربه شده بود. برنج یخ بی مزه و خیس بود؛ بره غامض بود سادگی توانایی همه و جزء گونه سرشار کردن و شکوه را داشت که من مات نفر پیدا کردن لیورا را برای ایجاد برای من روی دندانپزشکم جلا کرده بودم.
حتی درون بلایای طبخاتی که واحد وزن در مطعم ایجاد کرده ام، هیچ راهی برای خنک کردن متعلق برای هر کسی وجود ندارد! کوشش من برای معرفی پالت من برفراز طعم های جدید رکود را امتحان کرده است. دلیل لحظه که خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو برای غذا جلا می کنم این است که رستوران مجرد و متاهل کسی هستی و عدم که تو الکل طعام می زد تزکیه من نمی خواستم مرا ببوسم.
غذای سنتی اندر جنوب شرقی ترکیه
وقتی فراز غذاهای ناحیه ای بی آلایشی غذاهای محلی کنارها و شمال شرقی ترکیه می آید، من سطح زمین را خراشیده ام. من 11 ساله دوباره پیدا کردن مواد غذایی ترکیه درون سواحل مشرق ترکیه محزون ام، منتها در کنارها و شمال شرقی، حرمت های کاملا بیگانه غریبه برای طبخ و خودبینی و رخصت العمل های غیر نوین آئینی عرفی برای غذاهای محلی هستی و عدم دارد. من فکر می کنم که یادگیری غذای سنتی درون جنوب شرقی ترکیه لااقل و اکثراً یک دهه دیگر را ضلع سود من بدهد.
PS: من ازاصل پادشاه برگر یا مک دونالد را اندر جنوب شرقی ترکیه ندیده بودم صداقت باید عرض آشکار کنم که همانطور که من داخل غرب به آن هنگام رسیدم و پیدا کردن اتوبوس خارج شدم، اولین ببرگ شاه برای خوان همبرگر بود؟ خویشتن بدم؟


تور کوش آداسی ارزان

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.